ابعاد جدید از ماجرای مرگ خانم دکتر پرستو بخشی
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۳۹۳۱۲
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» با هادی یزدانی، پزشک گفتگو کرده که در ادامه مشروح آنرا میخوانیم:
اصل ماجرای خودکشی خانم دکتر پرستو بخشی از نظر شما چیست و چه تخلفاتی در این بین اتفاق افتاده است؟
ماجرای خانم دکتر بخشی اینگونه است که ایشان در ۳ سال گذشته پدر و مادر خود را از دست داده بود و دچار مشکلات روحی و روانی و اختلالات خلقی بود که مستندات آن موجود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صوتی از ایشان وجود دارد که بیان میکند من توانایی طبابت ندارم و به صورت مکتوب هم چتهایی وجود دارد که این مسائل را بیان کرده است. این کمیسیون در هر حال با ایشان مساعدت نمیکند و برخوردهای خوبی انجام نمیشود و ایشان مجبور به انتخاب محل طرح شده و به بیمارستان رحیمی خرم آباد معرفی میشود. آنجا بیمارستانی است که خیلی سلسله مراتب اداری در آن رعایت نمیشود. متخصصین طرحی تحت نظر معاونت درمان علوم پزشکی هستند، اما آنجا بیمارستان آموزشی خرم آباد است و اساتید آموزشی از همان ابتدا گارد محکمی جلوی ایشان میبندند و در طبابت و جزئیات گذراندن طرح ایشان دخالتهای مکرر و نابجا میکنند و خواستههای نابه جا و غیرقانونی درباره ساعات شیفت از ایشان داشتهاند.
آنها توهین و تحقیرهای زیاد و دون از شأنی درباره عملکرد خانم دکتر بخشی در جلسات مورنینگ بیان میکنند و کار به حدی میرسد که حقوق این خانم دکتر را نصف پرداخت میشود که کاملاً خلاف قانون بوده است. دخالت آموزشیها در امر درمان تخلف است، ایشان نیرو آموزشی نبود که بخواهند در کارش دخالت کنند. اینقدر شرایط را برای این آدم سخت میکنند که تصمیم به انتقال میگیرد. بعد به چند نقطه از جمله بیمارستان عشایر معرفی میشود که اول عشایر را انتخاب میکند، اما میگویند آنجا کار سی روزه است و شرایط بدتر میشود که گزینه دلفان را انتخاب میکند و با شرایط روحی بهم ریخته وارد این شهر میشود و در یک پانسیون خیلی بد ساکن میشود. در نهایت ایشان در اول فروردین اقدام به خودکشی میکند و با سه دارو اقدام به این کار میکند و با علم و آگاهی، خودش را از بین میبرد.
وزارت بهداشت و نهادهای مرتبط تا چه حد در این زمینه مقصر هستند؟
در این چند روز مسائلی مطرح شد که میخواهم تک تک به آنها پاسخ دهم. آنچه مسلم است این است که مورد خانم دکتر بخشی موردی بود که میشد از آن جلوگیری کرد. ما هر وقت روی خودکشیها بحث میکنیم، کار به نقطهای میرسد که برخی افراد میگویند این فرد قبلاً هم سابقه داشته است یا مشکلات عاطفی داشته است. کار به مسائل فردی تقلیل داده میشود، اما مسأله خانم بخشی نمونهای از ظلم سیستماتیک و تحقیر سیستماتیک نیروها در وزارت بهداشت است. تروماهای بزرگ زندگی خانم دکتر چیزی جز مرگ پدر و مادرش نبوده است. این مسأله را به سطح مسائل فردی و شخصی و عاطفی نمیتوان تقلیل داد. مورد خانم دکتر بخشی مورد اول نبوده و مورد آخر هم نخواهد بود، مورد ایشان یک نمونه بارز از اتفاقاتی است که در وزارت بهداشت میافتد، اما برای هیچکس اهمیت ندارد. برای مردم اهمیت ندارد، چون برایشان درمان رایگان و دسترسی سریع به پزشک مهم است.
این مردم وقتی پایشان را از ایران بیرون میگذارند تازه میفهمند در چه بهشتی از نظر بهداشت و درمان زندگی میکردهاند. دسترسی مردم ایران به درمان نزدیک به رایگان و آسان است و اینها همه از جیب پزشکان و نه الزاماً دولت پرداخت میشود. اگر وارد کانادا، اروپا و آمریکا شوید، دسترسی شما به پزشک متخصص اصلاً ساده نیست و هزینههای بالا دارد. برای مسئولین هم مهم نیست و شعارهای پوپولیستی در راستای اجرای مخدوش و پر از اشکال اصول قانونی اساسی برای بهداشت رایگان برایشان مهم است. برای کارکنان بهداشت و درمان هم دیگر مهم نیست، چون صدایشان هیچ کجا شنیده نشده است. این اقلیت با فریبهایی مانند آموزش رایگان پزشکی تحت استثمار قرار گرفتهاند و کسی نمیگوید مگر آموزش امر رایگانی نیست؟ چطور به یک فارغ التحصیل هنر نمیگونید شما از آموزش رایگان استفاده کردید، اما فقط پزشکان باید تاوان دهند؟ چرا افرادی که تحصیل کرده دانشگاه آزاد هستند باید این قانون طرح شاملشان شود؟ اینها که آموزش رایگان ندیدند. این مسأله برای خیلیها اهمیت ندارد، اما الان به نقطه مهم رسیده است و افراد مرگ خودخواسته را با خودکشی و مهاجرت انتخاب میکنند.
وقتی یک نیروی متخصص در بزنگاه ثمر و سود برای جامعه مهاجرت میکند یعنی مرگ خودخواسته؛ فقط این مرگ دیده نمیشود، اما مرگ پرستو بخشی دیده میشود. کار به نقطه بحران رسیده است، رفتن امثال دکتر غلامپور که فوق تخصص جراحی قلب بود هم مرگ خودخواسته است.
مسئولین شهری مرتبط با مرحومه بخشی چه واکنشهایی نسبت به این واقعهی تلخ داشتهاند؟
نماینده شهر دلفان متخصص قلب است و در این مدت هیچ واکنشی از ایشان ندیدیم. رییس بیمارستان رحیمی خرم آباد خانم دکتر بیرانوند هم هیچ واکنشی نشان نداده است. معاونت درمان علوم پزشکی آنجا هم که مصاحبه کرده اصلاً و تحت هیچ شرایط مصاحبههایش قابل قبول نیست و اشکالات اساسی مدیریت ایشان باعث این مسأله شده است. رئیس علوم پزشکی لرستان مصاحبه کرده و گفته است خانم دکتر با کادر آموزشی همکاری نداشت. این چه حرفیست؟ ایشان اصلاً کادر آموزشی نبود، مثلاً چند روز دیگر میگویند دکتر با نیروی خدماتی همکاری نداشت. نیرو درمانی تحت نظر معاونت درمان است و از شخص دیگری نباید حرف بشنود. این حرفها پاک کردن عملکرد سیاه نیروهای تحت امر همین آقای دکتر است. برخی گفتهاند که مدارکی درباره خوداظهاری نداشتیم در حالیکه نامههای متخصصها را من منتشر کردم، این نامهها مستندات موجود در پرونده دکتر بخشی است. این حرفها به گزاف زده میشود و حرفهای اشتباهی است. میگویند باید بررسی کنیم که علت مرگ چیست، این کاملاً مشخص است. گزارش اولیه وجود دارد و ما داروها را میدانیم.
بحث کمیته حقیقت یاب نیز در این پرونده شنیده شد؛ این موضوع به کجا رسید؟
بحث کمیته حقیقت یاب را برخی مطرح میکنند، من هم این موضوع را مطرح کردم، اما این کمیته مختصات دارد، افراد متهم به ترک فعل و تخلف سیستماتیک که نمیتوانند کمیته حقیقت یاب درست کنند، کمیته را امثال ما باید درست کنیم که هیچ منافعی نداریم و قصدمان یافتن حقیقت است. اگر به صورت سیستماتیک آن جاهایی که باید بررسیهای لازم انجام شود را بررسی کنند هیچ نیازی به کمیته هم نیست، اما افراد متهم نمیتوانند برای ما کمیته حقیقت یاب درست کنند.
نکته آخر؟
مسأله ما و مرگ خانم دکتر بخشی یک مسأله مربوط به بخشی از کادر درمان این مملکت نیست. مسأله بهداشت و درمان و سلامت مردم است؛ شما یک نیرویی که میتوانسته حتی با وجود قانون ظالمانهی طرح در زمانی بهتر و یک شرایط عادیتر دو سال در یک بخشی از کشور که میشد جایی نزدیکتر به محل زندگی خانم دکتر به جز دلفان و نورآباد باشد، خدمت کند امروز وجود ندارد و تمام هزینههای این مملکت برای اینکه یک پزشک تربیت شود و به مردم خدمت شود از بین رفته است.
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) لئوپون، پادشاهِ پادشاهان؛ حیوان عجیب و غولپیکری که حاصل جفتگیری پلنگ و شیر است! پاسخ به یک سوال عجیب؛ چقدر پول در دنیا وجود دارد؟! (تصاویر) چند سال پس از مردن انسانها زمین چه شکلی خواهد بود؟ اسرار تکامل آلت جنسی مردان؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟منبع: زیسان
کلیدواژه: اخبار حوادث کمیته حقیقت یاب خانم دکتر بخشی وزارت بهداشت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۳۹۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تحقق هرچه بیشتر عدالت اجتماعی در کشور چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از مهمترین موضوعات سیاست های رفاهی در جامعه احساس عدالت اجتماعی بین افراد است. عدالت از مهمترین واژهها در تمدن بشر محسوب میشود و رعایت آن از دیدگاه هر انسان از ضروریترین امور به شمار میآید.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که عدالت اجتماعی یکی از دلالتهای مفهوم عدالت است که منظور از آن تقسیم منصفانه منابع بین افراد در یک جامعه است، در این راستا قانون به سطح قابل قبولی از عدالت واقعی باید برسد.
* سه لایه از عدالت با توجه به عدالت اجتماعی
در این مقاله آمده است که لایههای عدالت با توجه به عدالت اجتماعی شامل موارد زیر است:
دسترسی برابر به منابع و فرصتها به لحاظ برقراری زمینه، گستره و دامنۀ آن توجه به اصل استحقاق و ضرورتها توجه به عدالت بازتوزیعی و گسترش چتر حمایتی دولت درخصوص توجه به انواع گروههای هدف، اقشار آسیبپذیر و معلولان (اجتماعی، جسمی و روانی) وجود دارد.* آسیبشناسی عدالت اجتماعی در ایران
به زعم این پژوهشگراز جهت تحقق هرچه بیشتر عدالت اجتماعی در کشور چند نکته زیر را میتوان به عنوان آسیبشناسی عدالت اجتماعی در ایران امروز ذکر کرد:
1 -عدم تعمیق مفهوم عدالت اجتماعی که عبارت است از: عدم ایضاح مفهومی عدالت اجتماعی و تقلیل آن به مصادیق عملی، عدم ارائه تعریف بومی از عدالت اجتماعی، نگرش سطحی، تکسویه و نگاه عامیانه که مفهوم وسیع و همهجانبه را به ابعادی زودگذر و کم اهمیت فرو کاسته است
2 -عدم تبیین و بررسی ارتباط مفهوم عدالت اجتماعی با مفاهیم مرتبط مانند آزادی، حق قانون، امنیت و...
3 -برقراری، گسست و عدم تداوم عدالت اجتماعی در گفتمانهای محافل علمی و دانشگاهی کشور.
او در ادامه مینویسد بررسی گفتمانها حاکی از گسست بینگفتمانی و عدم تداوم گفتمانهای پیشین بوده است، به طوریکه هر یک از گفتمانها برای تکمیل نقایص همدیگر و به صورت مقطعی تثبیت شدهاند، چون صرفاً به یک بُعد از ابعاد عدالت اجتماعی پرداختند و دیگر ابعاد آن را هم در سطح نظریهپردازی و هم در سطح عملی نادیده گرفتند.
* ملاحظات آموزشی و پژوهشی عدالت اجتماعی
صفری شالی در ادامه مینویسد با توجه به موارد بیان شده، مراحل زیر به عنوان ملاحظات آموزشی و پژوهشی عدالت اجتماعی در آینده با درنظرگرفتن چارچوبها و مفاهیم پایۀ عدالت پیشنهاد میشود:
درخصوص معنابخشی دائمی بر تمامی نشانههای عدالت اجتماعی باید به ابعاد عینی و ذهنی عدالت و ابعاد جمعی و فردی عدالت نیز توجه کرد انتخاب حوزه تحقیق عدالت مانند کمّیت یا کیفیت منابع، تخصیص منابع و... باتوجه به کثرتگرایی در حوزههای عدالت انتخاب یکی از وجوه یا شکلهای عدالت براساس نوع منبع انتخاب مقیاس مکانی مورد مطالعه مانند محلی و بومی، منطقهای، استانی، ملی و بینالمللی انتخاب مقیاس زمانی مطالعه و توجه به عدالت بیننسلی انتخاب رشتە مورد بررسی براساس گزینههای قبلی و استفاده از مفاهیم مرتبط با آن در مطالعه مانند مطالعات اخلاقی در بررسی عدالت روانشناسی یا بررسی ساختاری و سیاسی جامعه در عدالت جامعهشناختی و... در نظرگرفتن فرهنگ غالب و مقتضیات اجتماعی و اقتصادی جامعه.* ابعاد عدالت اجتماعی
این پژوهشگر در ادامه بیان میکند که در معنابخشی دائمی بر تمامی نشانههای عدالت اجتماعی باید به ابعاد عینی و ذهنی عدالت و ابعاد جمعی و فردی عدالت نیز توجه کرد. پس ما نمیتوانیم دو قطب حداکثری و یا حداقلی را برای عدالت در نظر داشته باشیم بلکه باید هر دو را به صورت توأمان مدنظر داشته باشیم و در ضمن نمیتوان در عین پرداختن به عدالت اقتصادی از عدالت فرهنگی غافل ماند و یا در عین پرداختن به منافع و مطلوبیتهای اکثریت افراد جامعه، از منافع و خواستههای اقلیت غافل ماند.
اصل نابرابری و در نهایت در اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی هدف نوعی نگاه دولت رفاهی با سیاستگذاری حداکثری به مکانیزمهای جبرانی میباشدبه زعم صفری شالی درقاعده برابری دسترسی به منابع و فرصتها به فراهم آوردن شرایط برابر و مساوی برای همه تأکید میشود ولی در اصل استحقاق به فراهمآوردن شرایط نابرابر با توجه به شایستگیها و زحمات افراد توجه میشود.
* اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی
این استاد دانشگاه مینویسد اصل نابرابری و در نهایت در اصل بازتوزیع قاعده چتر ایمنی و حمایتی هدف نوعی نگاه دولت رفاهی با سیاستگذاری حداکثری به مکانیزمهای جبرانی میباشد، بطوریکه در این حالت دولتمردان چتر حمایتی خود را گسترده سازند و افرادی که نتوانستهاند همگام با سایر افراد جامعه حرکت کنند را مورد حمایت قرار دهند. ازاینرو، اقدامات حمایتی دولت در قالب فعالیتهای حمایتی و توانبخشی شامل گروههای مختلف مددجویان و... میشود.
او در این پژوهش مینویسد دولت اقشار آسیبپذیر جامعه را که به دلیل ناتوانی در کسب درآمد مشمول نظام بیمهای نیستند را مورد حمایت خود قرار دهد. لذا، دولت باید با اتخاذ سیاست اجتماعی مناسب با شرایط جامعه، علاوه بر منافع نسل حاضر به منافع نسل آینده هم توجه داشته باشد؛ یعنی در تحقق عدالت، علاوه بر آن که به عدالت جغرافیایی و قشری نسل حاضر پرداخته میشود یعنی به منافع نسل آینده نیز باید توجه شود و ازاینرو دولتمردان در کنار تحقق عدالت برای نسل حاضر، باید نسل آینده را نیز در نظر بگیرند و در چنین شرایطی است که گفتمان عدالت اجتماعی معنای واقعی خود را پیدا میکند.
* سنجش عدالت اجتماعی
بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر درخصوص سنجش عدالت اجتماعی این است که عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند مقایسۀ اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی نمود پیدا میکند، ازاینرو نیاز به روشهای ترکیبی (کیفی و کمّی بصورت توأمان) جهت شناخت ادارک/ احساس و برخورداری از عدالت اجتماعی در جامعه وجود دارد.
حرف آخر اینکه در این راستا روشهای کیفی عمیق پدیدارشناسی معمولا راهی به ذهنیت مخاطبان پیدا میکنند و تجارب زیستۀ افراد و مقتضیات زمانی و مکانی را در نظر میگیرند و میتوانند شاخصهای قابلتوجهی جهت سنجش برای تحقیقات پهن دامنۀ پیمایشی ایجاد کنند و با تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی میتوان به شناخت عمیق و جدی از مخاطبان درخصوص عدالت اجتماعی رسید.
انتهای پیام/